مقدمه:
آخرین روز مدرسه روزی است که من در آن خاطرات زیادی را مرور میکنم. حس میکنم هم برای معلم و هم برای دانش آموزان دیگر هم همین گونه است و آنها هم خاطراتی که در مدرسه رقم زدند را مرور میکنند. معلم درس دادن هایش را، تربیت دانش آموزان را و چیزهایی از این دست را مرور کرده و با آنها لبخند به لب می آورد و دانش آموزان هم شیطنت هایشان، درس خواندن هایشان و کارهای گروهی و همکاری های شان را به خاطر می آورند و از ته دل خوشحالند.
بدنه انشا:
به نظر من آخرین روز مدرسه روز نتیجه گیری است یعنی ما نتیجه نه ماه در کنار هم بودن را میگیریم. ممکن هم هست که بعضی ها چون درس نخوانده اند و یا نتوانسته اند آنطور که باید تلاش کنند لبخند آن چنانی بر لب نداشته باشند ولی همین که به یاد خوشی هایشان در کنار معلم و دانش آموزان می افتند شاد می شوند. در هر حال همه دانش آموزان، چه دانش آموزان درس خوان و چه کسانی که نتوانسته اند به خوبی درس بخوانند نتیجه ای از سال تحصیلی ای که گذراندند می گیرند و آن نتیجه خوشی و خوشحالی است.
به نظر من ایام مدرسه را با هیچ چیزی نمی توان عوض کرد چرا که در این روزها اتفاقاتی خاص می افتد که در هیچ برهه دیگری از زمان برای هیچ کدام از آن بچه ها رخ نخواهد داد پس باید قدر این ایام را دانست و اینقدر از درس و مدرسه شاکی نبود. کسانی که با حرف من مخالف هستند کافیست فقط به اخرین مدرسه فکر کنند که وقتی خاطرات شان را در طول سال تحصیلی مرور می کنند چقدر خوشحالند و چقدر بیشترشان لبخند به لب می آورند.